مرکز بهداشت شمال غرب
  • 1392/12/14 - 08:30
  • - تعداد بازدید: 939
  • - تعداد بازدید کنندگان: 939
  • زمان مطالعه: 6 دقیقه

تبريک روز پرستار

تبريک روز پرستار

294776.mp3 تبريک روز پرستار


زينب کبرى (س) روز پنجم جمادى الاول سال 5 يا 6 هجرت در مدينه چشم به جهان گشود. خبر تولد نوزاد عزيز، به گوش رسول خدا (ص) رسيد. رسول خدا (ص) براى ديدار او به منزل دخترش ‍ حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود:



((دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برايم بياور تا او را ببينم )).



فاطمه (س) نوزاد کوچکش را به سينه فشرد، بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و آن گاه به پدر بزرگوارش داد. پيامبر (ص) فرزند دلبند زهراى عزيزش را در آغوش کشيده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشک ريختن کرد. فاطمه (ص) ناگهان متوجه اين صحنه شد و در حالى که شديدا ناراحت بود از پدر پرسيد: پدرم ، چرا گريه مى کنى ؟!



 



رسول خدا (ص) فرمود: ((گريه ام به اين علت است که پس از مرگ من و تو، اين دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت ، در نظرم مجسم گشت که او با چه مشکلاتى دردناکى رو به رو مى شود و چه مصيبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى کند)).



در آن دقايقى که آرام اشک مى ريخت و نواده عزيزش را مى بوسيد، گاهى نيز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى که بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار مى گشت خيره خيره مى نگريست و در همين جا بود که خطاب به دخترش فاطمه (س) فرمود: ((اى پاره تن من و روشنى چشمانم ، فاطمه جان ، هر کسى که بر زينب و مصايب او بگريد ثواب گريستن کسى را به او مى دهند که بر دو برادر او حسن و حسين گريه کند)).(1)



ولادت و پرورش زينب


درست ترين گفتار آن است که سيدتنا زينب کبرى (س) در پنجم ماه جمادى الاولى سال پنجم هجرى به دنيا آمده ، و تربيت و پرورش ‍ آن دره يتيمه و مرواريد گرانبها و بى مانند در کنار پيغمبر اکرم (ص) بوده ، و در خانه رسالت راه رفته ، و غذاي خود را از وجود مطهر زهراي مرضيه(س) تناول نموده ، و از دست پسر عموى پيغمبر، اميرالمؤ منين (ع) غذا و خوراک خورده و نمو نموده ، نمو قدسى و پاکيزه ، و با سعادت و نيکبختى ، و پرورش يافته پرورش روحانى و الهى ، و به جامه هاى عظمت و بزرگى به چادر پاکدامنى و حشمت و بزرگوارى پوشيده شده ، و پنج تن اصحاب کساء به تربيت و پرورش و تعليم و آموختن و تهذيب و پاکيزه گردانيدن او قيام نموده و ايستادگى داشتند، و همين بس است که مربى و مؤ دب و معلم او ايشان باشند.(2)



گريه جبرئيل بر مصايب زينب (س)


روايت شده است که پس از ولادت حضرت زينب (س)، حسين (ع) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: ((خداوند به من خواهرى عطا کرده است )). پيامبر(ص) با شنيدن اين سخن ، منقلب و اندوهگين شد و اشک از ديده فرو ريخت . حسين (ع) پرسيد: ((براى چه اندوهگين و گريان شدى ؟)).< p/> پيامبر(ص) فرمود: ((اى نور چشمم ، راز آن به زودى برايت آشکار شود.))



تا اينکه روزى جبرئيل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى که گريه مى کرد، رسول خدا (ص) از علت گريه او پرسيد، جبرئيل عرض ‍ کرد: ((اين دختر (زينب ) از آغاز زندگى تا پايان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گريبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصيبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصيبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از اين مصايب دردناک تر و افزون تر اينکه به مصايب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خميده شود و موى سرش سفيد گردد.))



پيامبر (ص) گريان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زينب (س) نهاد و گريه سختى کرد، زهرا (س) از علت آن پرسيد. پيامبر (ص) بخشى از بلاها و مصايبى را که بر زينب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بيان کرد.



حضرت زهرا (س) پرسيد: ((اى پدر! پاداش کسى که بر مصايب دخترم زينب (س) گريه کند کيست ؟ پيامبر اکرم (ص) فرمود: ((پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصايب حسن و حسين (ع) گريه مى کند))(3)



بشارت تولد زينب و گريه على (ع)


هر پدرى را که بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و حرم گرديد، جز على بن ابى طالب (ع) که ولادت هر يک از اولاد او سبب حزن او گرديد.



در روايت است که چون حضرت زينب متولد شد، اميرالمؤ منين (ع) متوجه به حجره طاهره گرديد، در آن وقت حسين (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض کرد: اى پدر بزرگوار! همانا خداى کردگار خواهرى به من عطا فرموده



اميرالمؤ منين (ع) از شنيدن اين سخن بى اختيار اشک از ديده هاى مبارک به رخسار همايونش جارى شد. چون حسين (ع) اين حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت . چه ، آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدل به مصيبت و سبب حزن و اندوه پدر گرديد، دل مبارکش ره درد آمد و اشک از ديده مبارکش بر رخسارش جارى گشت و عرض کرد: ((بابا فدايت شوم ، من شما را بشارت آوردم شما گريه مى کنيد، سبب چيست و اين گريه بر کيست ؟))



على (ع) حسينش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: ((نور ديده ! زود باشد که سر اين گريه آشکار و اثرش نمودار شود.))که اشاره به واقعه کربلا مى کند. همين بشارت را سلمان به پيغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گرديد.



چنان که در بعض کتب است که حضرت رسالت در مسجد تشريف داشت آن وقت سلمان شرفياب خدمت گرديد و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنيت گفت . آن حضرت بگريست و فرمود: ((اى سلمان جبرييل از جانب خداوند جليل خبر آورد که اين مولود گرامى مصيبتش غير معدود باشد تا به آلام کربلا مبتلا شود، الخ ))(4)



نامگذارى زينب از طرف خداوند


هنگامى که زينب (س) متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س) او را نزد پدرش اميرالمؤ منين (ع) آورده و گفت : اين نوزاد را نامگذارى کنيد! حضرت فرمود: من از رسول خدا جلو نمى افتم .



در اين ايام حضرت رسول اکرم (ص) در مسافرت بود. پس از مراجعت از سفر، اميرالمؤ منين على (ع) به آن حضرت عرض کرد: نامى را براى نوزاد انتخاب کنيد. رسول خدا (ص) فرمود: من بر پروردگارم سبقت نمى گيرم .



در اين هنگام جبرئيل (ع) فرود آمده و سلام خداوند را به پيامبر(ص) ابلاغ کرده و گفت :



نام اين نوزاد را ((زينب )) بگذاريد! خداوند بزرگ اين نام را براى او بر برگزيده است .



بعد مصايب و مشکلاتى را که بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو کرد. پيامبر اکرم (ص) گريست و فرمود: هر کس بر اين دختر بگريد، همانند کسى است که بر برادرانش حسن و حسين گريسته باشد.(5)



فرزند فاطمه


عليا حضرت زينب ، نخستين دخترى است که از فاطمه (س) به دنيا آمده ، و او پس از امام حسن و امام حسين (ع) بزرگترين فرزندان فاطمه (س) بوده ، و نيز گفته اند:



دليل بر آن است که راويان حديث و بيان کنندگان اخبار در ايام اضطهار - يعنى رو

  • گروه اخبار :
  • کد خبر : 294776
:
کلیدواژه ها
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

Template settings