مرکز بهداشت شمال غرب
  • 1393/09/20 - 08:30
  • - تعداد بازدید: 896
  • - تعداد بازدید کنندگان: 896
  • زمان مطالعه: 9 دقیقه

کربلا از منظر انديشمندان جهان

حسين بن علي سلام الله عليه نبيره محمد سلام الله عليها که از دختر محبوبه اش فاطمه سلام الله عليها متولد شده، تنها کسي است که در چهارده قرن در برابر حکومت جور و ظلم قد علم کرد، اخلاق و صفاتي که در دوران حکومت عرب پسنديده و قابل احترام بود، در فرزند مولاي متقيان مشاهده مي شد.

294877.mp3 کربلا از منظر انديشمندان جهان




  حسين عليه السلام از نظر مسيو ماربين آلماني

مسيو ماربين آلماني درباره امام حسين عليه السلام و علل قيام آن حضرت و نتايج حاصله از آن چنين مي نويسد: " حسين بن علي سلام الله عليه نبيره محمد سلام الله عليها که از دختر محبوبه اش فاطمه سلام الله عليها متولد شده، تنها کسي است که در چهارده قرن در برابر حکومت جور و ظلم قد علم کرد، اخلاق و صفاتي که در دوران حکومت عرب پسنديده و قابل احترام بود، در فرزند مولاي متقيان مشاهده مي شد.

حسين شجاعت و دلاوري را از پدر خود به ارث برده بود، به دستورات و احکام اسلام تسلط کاملي داشت، درسخاوت و نيکوکاري نظير نداشت، در نطق و بيان زبردست بود و همه را مجذوب بيانات خود مي ساخت، مسلمانان جهان عقيده و ارادت زائدالوصفي به حسين عليه السلام دارند و هر ساله در ماه معيني( منظور ماه محرم است) براي او عزاداري مي کنند. کتب بسياري از فضائل و مناقب حسين عليه السلام توسط مسلمانان نوشته شده و از ملکات حسنه و سجاياي پسنديده او گفتگو مي شود، موضوعي را که نمي توان ناديده گرفت، اين است که حسين عليه السلام اول شخص سياستمداري بود که تا به امروز احدي چنين سياست مؤثري اختيار ننموده است.

براي اثبات اين نکته بايد توجه نمود به تاريخ قبل از اسلام. بني اميه و بني هاشم دو طايفه اي بودند که با هم قرابت و خويشاوندي داشتند زيرا اميه و هاشم پسران عبدمناف بودند و قبل از اسلام بين اين پسرعموها نقار و کدورت برقرار بود و مکرر با يکديگر نزاع مي نمودند و به اصطلاح اعراب خونخواه يکديگر بودند ، درعرب طايفه قريش و در قريش بني هاشم و بني اميه عزيز و محترم بودند.

بني اميه از لحاظ ثروت و رياست و بني هاشم از لحاظ علم و معنويت. در صدر اسلام کدورت بني هاشم و بني اميه بالا گرفت تا وقتي که محمد صلي الله عليه و آله مکه را فتح نمود و طايفه قريش را در دست گرفت، بدين لحاظ بني هاشم تفوق و برتري پيدا کردند و بني اميه مجبور شدند از بني هاشم اطاعت نمايند.

اين پيش آمد آتش حسد را در سينه بني اميه شعله ور ساخت و درصدد کشيدن انتقام از بني هاشم برآمدند تا پس از رحلت حضرت محمد صلي الله عليه و آله موقع را مغتنم شمرده با کمال قوا کوشيدند که جانشيني محمد صلي الله عليه و آله با اصول ولايتعهدي(1) صورت نگيرد. بالاخره براي تعيين جانشين اکثريت آراء مردم را انتخاب کردند و چون بني اميه از لحاظ ثروت و رياست در بين مردم نفوذ کاملي داشتند، بني هاشم غلبه پيدا نمودند و عثمان به خلافت رسيد. به مناسبت همين خليفه تراشي بني اميه مقام بلندي حاصل کرده جاده را براي آينده خويش هموار کردند، هر روز اين جانشينان به ناحق محمد صلي الله عليه و آله بر جاه و جلال خود افزودند و در امور اسلام مداخلات ناروائي مي نمودند. عثمان که مردي بي اطلاع و جاه طلب بود، هر روز ابزار دست ديگران قرار مي گرفت.

بني اميه از موقعيت استفاده کرده و براي آينده خود جايگاه محکم و استواري به وجود آوردند و بنابر عادت ديرين خود که دشمن بني هاشم بودند کمتر خلوص عقيده و نيت پاک به اسلام ابراز مي داشتند و در باطن ننگ مي دانستند که پيرو دين اسلام باشند، زيرا دين اسلام از فداکاري ها و جانبازي هاي بني هاشم پابرجا مانده بود ، ولي چون مسلمين نفوذ کاملي داشتند، بني اميه صلاح را در اين ديدند که در سايه پيروي از اسلام مقاصد خويش را عملي سازند ، همين که در دستگاه حکومت و خلافت وارد شدند و پايه جاه و جلال خويش را محکم نمودند، علناً به مخالفت با اسلام برخاستند و اسلام را به باد سخريه گرفتند.

بني هاشم که کار را بدين منوال ديدند و از خيالات بني اميه واقف شدند، سکوت را جايز ندانسته و حرکت عثمان را به مردم نشان دادند و مسلمانان که اين حرکات را مشاهده کردند بر عثمان شوريدند و او را به قتل رسانيدند و اکثريت آراء، خلافت علي عليه السلام را تصويب کرد و علي به خلافت رسيد، پس از اين واقعه بني اميه يقين کردند که باز بني هاشم داراي سيادت و عظمت اوليه مي شوند، اين بود که دوباره حکومت هاي سابق بني اميه که موقعيت خود را در خطر ديدند دست به تظاهرات شديدي زدند و حاکم شام( معاويه) که يک جرثومه شيطنت بود به بهانه قتل عثمان و به ادعاي اينکه کشته شدن عثمان با اشاره علي بوده، علم مخالفت را برافراشت و اختلاف شديدي بين مسلمانان بروز کرد و مانند عهد جاهليت شمشيرها بين اعراب به کار افتاد و جنگ هاي متعددي به وقوع پيوست تا اينکه علي عليه السلام را در محراب مسجد شهيد کردند. از آن به بعد کاملاً معاويه غالب و حسن فرزند علي عليه السلام و برادر بزرگ حسين عليه السلام با وي صلح کرد و جانشيني محمد صلي الله عليه و آله دوباره به دست بني اميه افتاد.

معاويه از يک طرف اقتدار مي يافت و از طرف ديگر با تدابير عملي در نابودي بني هاشم مي کوشيد و در نابودي و محو ابدي آنان دقيقه اي فروگذار نمي نمود.

حسين عليه السلام به شعار هميشگي خود مي گفت من در راه حق و حقيقت کشته مي شوم و دست به ناحق نخواهم داد. بني اميه از اين شعار حق و حقيقت مي ترسيدند، اين جنگ و جدال باقي بود تا اينکه امام حسن و معاويه درگذشتند و يزيد جانشين معاويه گرديد، حسين عليه السلام ديد از يک طرف حرکات بني اميه که( قدرت) مطلقه داشتند و دستورات اسلام را پايمال مي کردند، نزديک است يکباره پايه هاي استوار و مستحکم اسلام را در هم ريزد و از طرف ديگر مي دانستند که به فرض اينکه از يزيد اطاعت بکند يا با او مخالفت ورزد، بني اميه نظر به عداوت و دشمني ديرينه خود از محو و نابودي بني هاشم دست بردار نيستند و اگر بيش از اين مسامحه کند، نام و نشاني از اسلام و مسلمانان باقي نخواهد ماند. اين بود که تصميم گرفت در برابر حکومت جور و ظلم قدعلم کند و براي پايدارداشتن پرچم اسلام، پرچمي که بافداکاري و از خودگذشتگي هاي جدش و با ايثار خون پاک صدها مسلمان غيرتمند برافراشته شده بود، جان و مال و خانواده و دوستان خود را فدا نمايد.

اين سرباز رشيد عالم اسلام به مردم دنيا نشان داد که ظلم و بيداد و ستمگري پايدار نيست و بناي ستم هر چند ظاهراً عظيم و استوار باشد، در برابر حق و حقيقت چون پرکاهي برباد خواهد رفت.

پيروان وجدان اگر با نظر دقيق اوضاع و احوال آن دوره و پيشرفت مقاصد بني اميه و وضع( حکومت) و دشمني و عداوت آنها را با حق و حقيقت بنگرند، بدون تأمل تصديق خواهند کرد که حسين عليه السلام با قرباني کردن عزيزترين افراد خود و با اثبات مظلوميت و حقانيت خود به دنيا درس فداکاري و جانبازي آموخت و نام اسلام و اسلاميان را در تاريخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت. اگر چنين حادثه جانگدازي پيش نيامده بود، قطعاً اسلام به حالت کنوني خود باقي نمي ماند و ممکن بود يکباره اسلام و اسلاميان محو و نابود گردند.

حسين بن علي عليهما السلام که بعد از پدر مصمم در اجراي اين مقصود عالي بود، بعد از برقراري يزيد به جاي معاويه از مدينه بدين قصد حرکت کرد که در مراکز مهم اسلام مانند مکه و عراق اين خيال بزرگ و ايده آل مهم خويش را منتشر سازد و به جهان و جهانيان بگويد: بايد در راه دفاع از حق و حريت جانبازي کرد و مرگ را به اسارت ترجيح داد. در هر کجا که حسين عليه السلام قدم مي گذارد و حقانيت اسلام را آشکار مي ساخت در قلوب مردم يک نفرت و انزجار شديدي نسبت به بني اميه توليد مي شد. يزيد هم که از اين نکات باريک بي خبر نبود، دانست که اگر در يک نقطه از کشورش صحبت از حق و حقيقت به ميان آيد و حسين در برابر او پرچم مخالفت را برافرازد با آن همه نفرتي که مسلمانان از وضع سلوک و حکومت بني اميه پيدا نموده بودند و آن همه مهر و محبتي که نسبت به حسين عليه السلام ابراز مي داشتند زوال( حکومت) او در خواهد رسيد، اين بود که پس از نشستن بر اريکه " قدرت " قبل از هر اقدام مصمم قتل حسين عليه السلام گرديد و اين بزرگترين خبطهاي سياسي بني اميه بود و به واسطه يک خطاي سياسي نام و نشان خود را از صفحه عالم محو کردند.

حسين عليه السلام از شهيد شدن خود قبل از مرگش خبر مي داد و از آن ساعتي که از مدينه حرکت کرد، بدون پروا و وحشتي با صداي رسا مي گفت که من براي کشته شدن مي روم و به همراهان خود محض اتمام حجت چنين گفت: " هر کس به طمع جاه و جلال همراه من است، ترک همراهي کند، زيرا من براي مبارزه با ظلم و جور حرکت مي کنم و کشته شدن من در راه حق و حقانيت مسلم است. "

اگر منظور حسين عليه السلام اين موضوع نبود به کشته شدن تن نمي داد و در جمع نمودن لشکر کوشش مي کرد نه اينکه جماعتي را که همراه داشت متفرق سازد، چون قصدي جز کشته شدن که مقدمه يک نهضت عظيم و عالي بود، نداشت. بزرگترين وسيله را بي کسي و مظلومي مي دانسته و آن را اختيار کرد تا مصائب وي در قلوب عالم مؤثر واقع گردد. حسين عليه السلام به هفتاد و دو تن از ياران خود چنين گفت: " من ننگ دارم که پسر معاويه شراب مي خورد و اشعار هوس آلود مي سازد و قبايل بيمناک اسلام را با زر و زور مي ترساند و پايه حکومت بيداد را استوار مي کند و دين خدا بي پناه باشد، من بايد قيام کنم و با خون خود دين اسلام را آبياري نمايم. اگر شما از اين راه پرخطر مي ترسيد، فوراً برگرديد و مرا به حال خود گذاريد. ولي يارانش کشته شدن و فداکاري را بر زندگي ترجيح دادند.

حسين عليه السلام مي دانست که بعد از کشته شدن، زنان و اطفال بني هاشم( که آل محمد بودند) اسير خواهند شد و اين واقعه در مسلمانان خاصه درعرب بيش از آنچه به تصور آيد، مؤثر است. چنانچه حرکات و رفتار ظالمانه بني اميه و سلوک بي رحمانه آنان نسبت به اهل بيت حسين عليه السلام به اندازه اي در قلوب مسل

  • گروه اخبار :
  • کد خبر : 294877
:
کلیدواژه ها
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

Template settings